تبادل لینک هوشمند 
-
دانلود بازی فوتبال تکاملی ۲۰۱۳ پلی استیشن ۱...
-
دانلود بازی Jelly Boom آیفون و آیپد
دانلود بازی خدای جنگ ۱ برای کامپیوتر – God of War 1
کول گیمز | دانلود بازی کم حجم کامپیوتر, موبایل, کنسول
|
|
God_Of_War_2-_www.CoolGames.IR
GodofWar یا همان جنگ خدایان یک بازی ویدیوئی توسعه یافته در شرکت Sony Camputer Entertainment و توسط فردی به نام سانتا مونیکا ساخته شده است.بازی خدای جنگ یک بازی سوم شخص است که طبق افسانه های یونان باستان ساخته شده است داستان بازی این گونه است که :شخصیت اصلی بازی یعنی کریتوس در ابتدای بازی بلند می گوید که خدایان الیمپوس مرا رها کردند به من امیدی نیست و خود را از کوه المپ به پایین پرتاب می کند سپس او به سه هفته قبل زندگی خود بر می گردد و اتفاقاتی بدی برای وی رخ خواهد داد.به او ماموریت می دهدن که باید برای نجات شهر آتن آرس خدای جنگ را از پای در بیاورد و بکشد.کریتوس یک جنگجوی بسیار قویی است که نام آن تن هر جنگجوی دیگری را از ترس به لرز می انداخت او را به عنوان یک فرمانده ی جنگ که از توانایی ,زیرکی,شجاعت,تاکتیک های جنگی و سرسختی در میدان جنگ را داشت انتخاب کردند.این جنگاور مردان و زنان و کودکان بی گناهی را از دم تیغ خود گذرانده بود.و همسر او تنها کسی بود که میتوانست آو را از خشم وادار و به او آرامش بدهد.بلاخره روزی رسید که حتی کریتوس فکر آن را نمی کرد ارتش وی با ۵۰ فرد جنگی و حرفه ای در برابر هزاران نفر از لشکر جنگی بربرها و وحشی های مشرق زمین قرار گرفت.بعد از نبرد چندیدن و چند ساعته ی سهمگین کریتوس به سختی در نبرد شکست می خورد و تا یک قدمی مرگ می رسد طوری که چند ثانیه به مرگ او مانده بوده با صدای بلند و یاس و نا امیدی فریاد می زند : آرس دشمنان مرا نابود کن و جان مرا در اختیار بگیر,آرس پس از شنیدن این جمله در عرض یک ثانیه تمام لشکر بربرها را تکه تکه می کند آرس شمشیر های آشوب (Blades Chaos)که از زنجیر و شمیشر ساخته شده است را به کریتوس می دهد این شمرشیر ها که در اعماق جهنم ساخته شده اند از ترکیب دو شمشیر که همانند تبر اند و زنجیر هایی که در دست او می پیچد تشکیل شده است و پوست و گوشت دست کریتوس را این شمشیر ها ذوب می کنند.این شمشیر ها عهد پیمان میان آرس و کریتوس است و در اندکی رهبر بربرها می رسد کریتوس با شمشیر های آشوب به طور عجیبی سر سرلشکر بربر ها را از ته میزند.کریتوس به وفاداری قولش از آن به بعد پیرو ارس یعنی خدای جنگ است.او حتی به دهکده ی وفدار آتنا نیز رهم نمی کند و به درخواست کریتوس افرادش تمام دهکده را آتش می زنند.در طی این کشت و کشتارها کریتوس به یک مبعد می رسد که احساس می کند نباید به آن صدمه بزند.او قبل از ورود اخطار هایی از پیشگوی مبعد می شنود ولی با بی توجهی به آن وارد مبعد می شود و کریتوس هر آنکه را درون معبد بود بدون بی رحمی کامل می کشد به طوری که خون جلوی چشمان وی را می گیرد.وقتی کریتوس آرام تر شد متوجهی چیز بسیار وحشتناکی شد که همسر و دختر کوچک خود را میان مردمان معبد کشته است او با عجب کامل برایش سوالی پیش آمد که آن ها در این شهر چه می کنند او در آخرین بار در شهر اسپارتا با آن ها خداحافظی کرده است.آرس که جان او را نجات داد به او می گوید که چه نقشه هایی در ذهن داشته است و می گوید که زن و بچه ی او آخرین ریسمان های زندگی او بوده اند و برای نفرین او تمام بدنش را به جز خالکوپی های قرمز او خاکستر سفید زن و پچه اش پوشانده است تلسمی که همیشه و همه جا به دنبال او بود و او را رها نمی کرد.کریتوس تبعیت خود را از خدای جنگ یعنی آرس ره می کنند او به مدت ده سال از این بند به آن بندر سفر می کند تا کابوس ها ی فکری تلخ و عذاب آور آن مغزش را رها کند ولی اینطور نبود و روز به روز این کابوس ها بیشتر می شد و پس از ده سال آرس خود به آتن حمله می کند جایی که خواهر آن اتنا محافظ آن بود و به وسیله ی قوانین زئوس خدایان خدایان از جنگ با یکدیگر منع شده بودند . بنابرین برای ویران کردن شهر به دنبال موجودی می گشت که فانی باشد.او به دنبال کریتوس می رود و به او قول می دهد که گناهان او را ببخشد و از کابوس های تلخ او را وادارد ئ کریتوس بار دیگر تبعیت او را قبول می کند.کریتوس ابتدا به دنبال پیشگوی آتن میگردد وقتی به آن مبعد می رسد پیر مردی را می بیند که در حال کندن قبر است پیرمرد به او گفت مجبور است قبری را بکند پیرمرد حرفی را به اوزذ که کریتوس بسیار تعجب کرد آن قبر برای کریتوس بود.بر اساس گفته ی پیرمرد کریتوس با یک راه فقط می توانست آرس را بکشد آن هم با پیدا کردن جعبه ی پاندورا افسانه ای.آتنا روش دسترسی به آن جعبه را به کریتوس می گوید.او باید به داخل کوهستانی میرفت که سوار بر آخرین تایتان کرنوس یعنی پدر زئوس بود.بلاخره با تلاش های فراوان او جعبه ی پاندورا را پیدا می کند.وقتی که آرس می فهمد که کریتوس پاندورا را پیدا کرده با این که در حال جنگ بوده است از مسافتی بسیار زیاد سنگی به طرف کریتوس پرتاب مب کند و سنگ شکم کریتوس را پاره می کند و کریتوس در آخرین لحظات عمرش یاد کشتارها و خاطرات تلخ زنگی خود می افتد.کریتوس با درماندگی می بیند که نوکران آرس چگونه جعبه ی پاندورا را با خود می برند کریتوس به دوزخ سقوط می کند و شکست می خورد ولی نمی خواهد که بمیرد.او در راه دوزخ با جامعه ی کثیری از جنایت کاران مبارزه می کند.در انتها زنجیر های از آسمان به زمین آمد و آن زنجیر ها درون همان قبری بود که پیرمرد آن را می کند.پیرمرد به کریتوس گفت تنها خدایی که از تو محافظت می کند تنها آتنا نیست پس از گفتن این جمله پیرمرد غیب شد.کریتوس با سختی زیاد از دوزخ به بیرون آمد و کریتوس تنها کاری که داشت پیدا کردن جعبه ی پاندورا بود.او وقتی به خدای جنگ رسید دید جعبه با یک زنجیر به دست خدای جنگ چسبیده است با پرتاب یک ساعقه زنجیر ها را پاره کرده سپس جعبه را دوباره بردست می گیرد.سرنوشت آتن به آخرین نبرد کریتوس و آرس بستگی داشت.آرس کریتوس را در ذهن خود به یاد کابوس های تلخش و کشتن زن و بچه اش انداخت.کریتوس عهد می کند که نگذارد خانواده اش باری دیگر به دست خدایان بمیرند.بلاخره کریتوس بر دشمنان خیالی پیروز و خانواده اش را از موجودات خیالی ذهنش باز داشت.کریتوس می دانست که تنها امیدش برای بدست کشتن آرس برداشتن شمشیر قوی کوه المپ است.بعد از دستیابی به این شمشیر کریتوس موفق می شود که آرس را بکشد و خود را از کابوس های وحشتناک در ذهنش باز دارد.وآتنا تمام گناهان گذشته ی کریتوس را پاک می کند و ذهن آن را از عذاب های درد مند و تلخ رها کند.کریتوس به بالای کوه المپ می رود و خود را به پایین می اندازد (صحنه ی اول بازی) وبه دریاچه ی اژه می افتد و با نیروی عجیبی به بالای کوه می رسد و آتنا به کریتوس می گوید که تو به خدایان خدمت کردی و دیگر نخواهی مرد و در ضمن به او تاکید کرد که یک تخت خالی و یک خدای جنگ در کوه المپ لازم است او به کریتوس این پیشنهاد را داد و او نیز این پیشنهاد را قبول کرد و تبدیل به خدای جنگ شد.امیدواروم از داستان,مطلب,دانلود بازی لذت کافی ببرید…
حجم : ۱۹۰MB
منبع : www.CoolGames.IR
رمز : www.coolgames.ir
نظرات شما عزیزان:
