با سلام ما به چند نویسنده در زمینه های مجله . شعر . کتاب . فیلم . مسابقه ی عکاسی . موسیقی . جک . نرم افزار . بازی نیازمندیم اگر تمایل دارید لطفا ادرس ایمیل خود را به ادرس downloadwstan@chmail.ir بفرستید تا ما نام کاربری و کلمه عبور را برای شما بفرستیم و شما کارتان را شروع کنید با تشکر
Best Free Online Games | JoyfulGames.net - http://joyfulgames.net
Best Free Online Games | JoyfulGames.net - http://joyfulgames.net
کاریکاتورهای بامزه و جالب مجید خسروانجم
ورود به آرشیو کاریکاتور
«مجید خسرو انجم» کاریکاتوریستی است که این روزها صفحه شخصی اش در اینستاگرام حسابی پر بازدید است. مجید بچه خیابان نواب متولد ۱۹ آبا ۱۳۵۷ و کارشناسی ارشد طراحی صنعتی از دانشگاه هنر دارد. طرح های جالب و منحصر به فرد این کاریکاتوریست باعث شد سراغش برویم و تعدادی از محبوب ترین کاریکاتورهایش را در این مطلب انتشار دهیم.
صفحه شخصی این هنرمند در اینستاگرام : instagram/khosroanjom_majid
ترم جدید کلاس زبان بود ..بعد من نمیدونستم تیچرمون عوض میشه…تو راهرو یه دختره خورد بهم برگشتم گفتم مگه کوری ؟؟من به این گندگی نمیبینید؟؟..رفتم سر.کلاس بعد چند دقیقه همون دختره اومد سر کلاس تا من دید یه نیشخند زد ..بعدش فهمیدم این تیچرمونه:-X
عکس جالب و دیدنی
تصاویری جالب و بامزه ، از بچههایی که با حیوانات خونگیشون بزرگ شدند
.
تصاویر قشنگ از ارتباط آدم ها و حیوانات خانگی
یادش بخیر دوران راهنمایی بودم برای کار عملی درس حرفه و فن که قرارر بود سالد الویه درست کنیم معلمون من ویکی از همکلاسیامو فرستاد که بریم از خونشون تخم مرغ های اپز شده رو بیاریم و من که یکی از دوستام که توی راه دیدم چندتاازتخم مرغها رو باهم خوردیم وسرکلاس کم اومد ومن به معلم گفتم که اون دوستم اونارو خورد تو راه ومعلم مون هم به اون ساندویچ الویه نداد بخوره وسرکلاس ضایع شد بیچاره(خدایا توبه) از اون وقت تا حالا هر وقت منو میبینه یه طوری نگام میکنه که انگار فراموشش نکرده ومنتظر انتقامه.
اعتراف میکنم یه بار خواهر کوچیکمو رو فرش کشیدم اونم لباسش رفت بالا و پشتش سوخت انقدر بادش زدم بوسش کردم تا به مامان بابام نگه خدا شاهده تا یه ماه بعد اون قضیه من هر موقع اینو باد میزدم تا به مامان بابام نگه
اعتراف میکنم وقتی کوچیک بود اون کیکای طبقه بالاییرو خودم میخوردم و پوستشو میذاشتم تو کمد خواهرم بخاطر همین همیشه مامانم دعواش میکردی ما بقی کیکها همرو به خودم میداد